یاد کن مرا

همچو باران بهاری عاشقانه ، همچو رگبار غران ، همچو خورشید بی پایان

یاد کن مرا

همچو باران بهاری عاشقانه ، همچو رگبار غران ، همچو خورشید بی پایان

طلوع رفتن

سالهاست

تماشای خیال را دوست دارم

پرواز برفراز آمال را دوست دارم


آوای خوش رویا را روزهاست

گوش می کنم

دلم را از هرچه امید آرزوست

پر می کنم


اما هیچ گاه لمس شان نکرده ام

گاهی نخواستم ، گاهی نشد

هر آنچه که خواستم پرپر شد


گاهی رسیدم به آنچه که خواسته ام بود ، اما

گویا فقط خواسته ای اشتباه ، برایم بود


۸۸/۱۲/۹- یاد

بی ربط :

کاش می دانستی که چقدر در حقم بی معرفتی کردی ای با معرفت من !