یاد کن مرا

همچو باران بهاری عاشقانه ، همچو رگبار غران ، همچو خورشید بی پایان

یاد کن مرا

همچو باران بهاری عاشقانه ، همچو رگبار غران ، همچو خورشید بی پایان

هیچ !

در تاریکی های درونم هرچه که می خواهم هست

اما انگار هیچ چیز نیست .


چه در بیرون و چه در درون چیزی کم و کسر نیست

ولی انگار اصلا چیزی نیست .


هیچ هیچ ام ، تمام تمام ، ارضای ارضا !


چیزی برای بدست آوردن نمی خواهم ، هیچ !

این من ، آن من نیست .


۸۸/۹/۲۴  - یاد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد