از ضربان قلبم تا دستان نرمت
گاه چه بسیارهاست
از دستان سردم تا چشمان لعلت
گاه چه بسیارهاست
از چشمان ماتم تا بازدم گرمت
گاه چه بسیارهاست
از سرمای بازدمم تا ضربان قلبت
گاه چه بسیارهاست
گاه چه بسیار دور
گاه چه بسیار نزدیک
برای دل عاشق بین دهلیز چپ و بطن راست
هردم چه بسیار هاست
۸۹/۳/۲۲ - یاد
سلام
خسته نباشی
خیلی زیبا بود لذت بردم
خیلی دور ، خیلی نزدیک
شعرت الان کلی به درد احساس من می خوره!
هیچکس با من نیست !...مانده ام تا به چه اندیشه کنم...مانده ام در قفس تنهایی...در قفس میخوانم... چه غریبانه شبی ست... شب تنهایی من!...
سلام . وبلاگ قشنگی داری لذت بردم . من یه سایت خبری دارم اگه دوست داشتی یه سر به من بزن و اگه مایل بودی تا تبادل لینک داشته باشیم
سلام زیبا و دلنشین موفق باشی دلتان شاد غم از دلتان به دور باد